شعر با ت
شعر با ت
در این مطلب از سایت علم سرا می خواهیم درباره مجموعه اشعار و شعر با ت عاشقانه از سعدی شروع شود در دسته سرگرمی برای شما صحبت کنیم . در ادامه با ما همراه باشید .
تو شبی در انتظاری ننشستهای چه دانی
که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت
( سعدی )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
( حافظ )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تو خود ای شب جدایی چه شبی بدین درازی
بگذر که جان سعدی بگداخت از نهیبت
( سعدی )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی
( هاتف اصفهانی )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تو را من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم…
( نیما یوشیج )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
( حافظ )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تو به سخن تکیه کنی، من بکار
ما هنر اندوخته ایم و تو عار
( پروین اعتصامی )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تا تغافل دارم از وضع جهان آسوده ام
چشم پوشیدن بساط آرایی خواب من است
( بیدل دهلوی )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تو را خدای ز بهر بقا پدید آورد
تو را و خاک و هوا و نبات و حیوان را
( ناصر خسرو )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تا کمان وحشتم در قبضهٔ وارستگی ست
دورگردیها ز مردم تیر پرتاب من است
( بیدل دهلوی )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تا چون چنار مشرق آتش نگشته ای
کوتاه دار دست ازین آب سینه تاب
( صائب تبریزی )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تنگهٔ زرگر بیابی صدهزار
یک حقیقت فهم کن در زر نگر
( شاه نعمت الله ولی )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تابش حسن تو در کعبه و بتخانه فتاد
آتش عشق تو، بر محرم و نامحرم زد
( شاطر عباس صبوحی)
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تخمی چو کشت دهقان آبیش می دهد
تخم عمل تو نیز چو کاری ببار اشک
( فیض کاشانی )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تا صبا شانه بر آن زلف خم اندر خم زد
آشیان دل صد سلسله را، برهم زد
( شاطر عباس صبوحی )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین
به چین زلف تو آید به بتگری آموخت
( سعدی )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو مراد من دهی من به خدا رسیده ام
( رهی معیری )
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تو نه مرد عشق بودی خود از این حساب سعدی
که نه قوت گریزست و نه طاقت گزندت
(سعدی)
- ۹۸/۰۳/۱۶